مهديارمهديار، تا این لحظه: 14 سال و 11 روز سن داره

مهدیار نفسمونه

بهار می آید...

بهار می ‏آید ؛ با چمدانی پر از شکوفه و لبخند . چشم ‏هایش ، آمیزه خورشید و ابر ؛ دلش آینه ‏بندان سبزه و باران .   بهار می‏ آید و از رد گام ‏هایش ، رود هایی زلال ، زمین چرک را به شست‏ و شو می‏ خوانند . نوروز از راه می ‏رسد و خاک ، در رستاخیزی شگفت ، رستن آغاز می‏ کند . مردمان شهر ، دست در دست مهربانی با گل و آینه به شادباش هم می ‏روند .   از قلب ‏ها پنجره ‏هایی بی‏ شمار به سمت هم گشوده می ‏شوند و این ‏گونه ، جشنواره انسان و طبیعت افتتاح می ‏شود .   بهار آمده تا به ما بگوید لحظه ‏ها چون ابر در گذرند ؛ تا به این همه تحول و تغییر ، به دیده عبرت بنگریم . " سخن در ...
30 اسفند 1391

این روزای مهدیارم

برای مهدیار خان خودم مامانی فدای پسر مهببونم(مهربون).گل پسرم تو خونه تکونی امسال خیلی کمکم کرد از اتاق خودش گرفته تا کمد دیواری اونم قسمت بالایی. ببینین اینجا می خواد بگه من دستم به سقف میرسه اتاقشو ببین همش واسه یه ساعته تمیزی اتاقش خونه تکونی تموم.بریم بعدی... اینجا مهدیار دو تا گلایی که به کمک من از فلکه بسیج چید رو داره نشون میده.ساعت حدود 11 و نیم داشتیم میومدیم خونه که مثه ندیده ها دیدیم که تو فلکه نزدیک خونه گل در اومده .منم از آقای همسری خواستم بایسته تا منو مهدیار گل بچینیم.بماند که دیگه همه ما رو با تعجب نگاه می کردند. اینم از شیرینی نخودچی و شیرینی کشمشی من و مهدیار. که هر دو رو از وبل...
21 اسفند 1391

انگری بیردز

برای نفسم مهدیار دیروز خیلی اتفاقی یه وبلاگ رو باز کردم و دیدم مطلبی در مورد انگری بیردز نوشته .وقتی خوندمش خیلی ناراحت شدم .ناراحت از اینکه چطور دشمن داره به وسیله اسباب بازی هاش ذهن کودکانمان و شاید حتی خودمان را اینگونه خراب می کند.از مامان هستی عزیز خواهش کردم اجازه بدن که اون پست رو تو پست خودم کپی کنم تا تو پسرم عزیزم آگاهی کامل داشته باشی و بدونی دشمن برای نابودی ایران عزیزمان دست به چه کارها که نمی زند... با تشکر فراوان از مامان هستی نازنین    حتما بخونید اگر, دلبندتون "انگری بردز" رو دوست داره . . .   بعد از مدتی, یه روز رفتم خرید. دیدم این ور "انگری برد" اون ور "انگری برد" همه جا "انگری...
10 اسفند 1391

انواع خواب های مهدیاری

برای مهدیار عزیزتر از جانم اینبار می خوام از مدل خوابیدنات بگم.فعلا همین چند مدل رو دارم اگه باز هم ژست جدیدگرفتی تو خواب میام اضاف می کنم.بوس واسه دردونه ی خودم.عاشقتم نفسم... ...
7 اسفند 1391

مهدیار در جشن بادبادک ها

براي مهديارم جمعه ي گذشته تو پارک دانشجو جشن بادبادک ها برگزار شد.خواستيم واست يه بادبادک درست کنيم اما به دليل اشتباه بابايي ما نتوستيم يه بادبادک خوشکل واسه گل پسري درست کنيم .اما بابايي قول داد که تو يه فرصت مناسب حتما جبران کنه عزيزم.   اینجا هر کاری کردم تو نرفتی با آقا شیره عکس بگیر قیافه مهدیار وقتی خواستم که بره پیش آقا شیره تا ازش عکس بگیرم اینجا داری به بادبادک های توی آسمون نگاه می کنی مهدیار رفته کمک آقای مجری وقتی بادبادک نباشه ایطور میشه دیگه   ...
7 اسفند 1391
1